مفهوم حیا در دین و شکوفایی حقیقی دین بر مبنای حیا و از سوی دیگر مساویی بودن بی حیایی با بی دینی موضوعی هست که در احادیث و آیات متعدد بدان اشاره شده این اشارات محدود به دین مبین اسلام نبوده و حتی در دیگر ادیان الهی نیز به چنین وابستگی میان دین و حیا با دید خود ولزوم و چرایی مساویی بودن آدم بی حیا با آدم بی دین پرداخته اند.
در موضوع نقل حدیث مشهور امام صادق علیه السلام در مورد حیا و دین با این شرح نقل شده است:
«لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا حَیَاءَ لَه» کسی که حیا ندارد ایمان ندارد. (کلینی: کافی، ج 2، ص 165)
ایمان چیزی فراتر از صرف اسلام اوردن است و به نگاهی اسلام ابتدای کار و ایمان اوردند ادامه اسلام اوردن است که با توجه به حدیث فوق الذکر لازم پیومدن مسیر ایمان، حیا است
به بیان بهتر؛ ایمان اصولاً شرمی است که مؤمن به جهت خوف از پروردگار، از ارتکاب معصیت پرهیز می نماید.
اما در روایتی از پیغمبر اکرم است که فرمودند: «الحیا هو الدین کلُّه» اصلاً دین حیا است. این حدیث جنس و ابستگی حیا و دین را فراتر از نگاه عادی بیان می کند و به صورتی به جدا نبودن دین از حیا اشاره دارد،
از نگاهی دیگر قلمرو حیا، فراگیر است و مربوط به موضوع خاص و محدودی نمی باشد. زندگی اولیای الهی همواره با حیا و عفت قرین بوده و بهترین الگو برای مشتاقان کمال جو و طالبان سعادت است. جلوه ای از حیا در عفت ورزی حضرت یوسف(ع) مشاهده می شود، آن گاه که همسر عزیز مصر درباره اش می گوید: من از او تقاضای مراوده کردم و او عفت ورزید. آری شرم و حیای یوسف(ع) او را از تن دادن و تسلیم شدن در برابر درخواست شیطانی همسر عزیز مصر(زلیخا) مصون داشت و به زیور پاکدامنی آراست. در زندگی حضرت موسی(ع) نیز آمده است که وقتی حضرت شعیب(ع) از آن حضرت به پاس خدمت به دخترانش قدردانی نمود، دخترش گفت: او را استخدام کن که بهترین فرد، قوی و امین است. شعیب(ع) در جواب اظهار داشت: قوی بودن او را در موقع آب کشیدن از چاه دیدی، ولی امین بودنش را از کجا فهمیدی؟ دختر گفت: وقتی از وی خواستیم به حضور شما بیاید، من برای نشان دادن راه خانه از جلو حرکت می کردم و موسی از پشت سر می آمد، هنوز مسافتی راه نیامده بودیم که او خواست جلو برود و من از پشت سرش حرکت کنم و دلیل تقاضایش این بود که باد، لباس مرا تکان می داد و ممکن بود با دیدن این وضع، از او عملی برخلاف عفت صورت گیرد(تفسیر نمونه، ج16، ص 64.)
از سوی دیگر خداوند در توصیف دختر حضرت شعیب (ع)، زمانی که به سمت حضرت موسی(ع) قدم برمی دارد، عبارت «تمشی علی استحیآء» را به کار می برد. عبارتی که عینا در سوره قصص ، آیه 25 بیان می شود.
درکتاب انجیل امده است: زنان خویشتن را به لباس حیا و پرده بیارایند نه به زلف ها و طلا و مروارید و رخت گران بها، بل آن چنان که زنان دین دار نیکوکار را می شاید.
. . . و همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس مزین به حیا و پرهیز نه به زلف ها و طلا و مروارید و رخت گران بها بلکه چنان که زنانی را می شاید که دعوی دین داری می کند به اعمال صالحه . . .
در حدیثی دیگر از امام صادق علیهالسلام بیان شده است که ایشان فرمودند:«الْوَقَاحَةُ صَدْرُ النِّفَاقِ وَ الشِّقَاقِ وَ الْکفْرِ» یعنی بیحیایی و وقاحت سرآمد نفاق، شقاق و کفر است.
به بیان واضح تر نبود حیا سبب بی ایمان شدن و حرکت به سوی نفاق و... می شود.
یکی از موضوعاتی که در بحث حیا مطرح است بحث حیاء از خداوند است به صورتی که در سوره نساء «یستخفون من الناس و لایستخفون من الله...»، کسانی را که از خداوند شرم و حیاء نمی کنند مورد سرزنش و ملامت قرار می دهد و می گوید :« اعمال زشت خود را... از خدا پنهان نمی دارند « و لایستخفون من الله...» ، بنابراین اولین مصداق از مصادیق حیای مثبت ، شرم و حیا از خدای متعال است و شرم از خداوند هم به این است که انسان اوامر او را انجام دهد و از اموری که منع شده است دوری نماید .
در حدیثی که از ابوذر نقل شده است ، پیامبر (ص) به من فرمود : ای اباذر دوست داری داخل بهشت شوی ؟ گفتم : بلی یا رسول الله . فرمود : پس آمال و آرزوهایت را کم و کوتاه کن ، همیشه به یاد مرگ و مردن باش و از خداوند حیا کن . گفتم : یا رسول الله من از خداوند حیا دارم... فرمود: حیا از خداوند به این است که قبر و گرفتاری آن را به یاد داشته باشی ، شکم را از خوراکی ها و آشامیدنی های حرام ، حفظ کنی ، چشم و گوش و زبانت را از امور ممنوعه باز بداری ، زیرا کسی که کرامت آخرت را می خواهد ، زینت های «حرام» دنیا را باید فراموش کند .( مشکاة الانوار / ج 13)
حضرت علی (ع) می فرماید: «بهترین شرم و حیاء آن است که تو خود از نفس خویش حیاء کنی و قدمی به ناروا برنداری.»
قسم دیگر از حیا، حیاء از خود است انواع شرم و حیای پسندیده این است که انسان از خود و وجدان خویش ، شرم و حیاء داشته باشد و از ارتکاب اعمال خلاف شرع و قانون در مکان های خلوت خودداری نماید .
حضرت علی (ع) این نوع از حیاء را از بهترین ها معرفی می کند و می فرماید :
«بهترین شرم و حیاء آن است که تو خود از نفس خویش حیاء کنی و قدمی به ناروا برنداری .»
بنابراین، حیا ثمره ایمان است. هر چه ایمان انسان بیش تر باشد، حیا بیش تر در رفتارش مشاهده می شود و از ارتکاب کارهای زشت بیش تر احساس شرمندگی می کند . در مقابل، هر چه ایمان انسان ضعیف تر باشد، گستاخی اش برای انجام گناه بیش ترخواهد شد .
زمینه های بروز و تجلّی حیا در دین
الف: حیا در کلام
کلام و گفتار هر فردی در حقیقت نشانگر بسیاری از نیات و مقاصد فرد است. این کار فرد برای مطلبی که در نظر دارد، زیباترین گفتار را برمی گزیند بیانگر عفت کلام اوست ..
قرآن کریم می فرماید: « قُل لِعِبادی یَقُولُوا الَّتی هِیَ أحسَنُ ؛ به بندگان من بگو که به بهترین نحو سخن بگویند» (بقره / آیه 156)
ب: حیا در پوشش
در فطرت آدمی استفاده از پوشش به صورت امری نهادینه مطرح است و البته در بانوان جلو ه ی بیشتری دارد، نوع پوشش معمولاً بیانگر حالت حیا و عفاف و یا عدم آن است. لذا مسأله پوشش هم در خانواده و هم در جامعه باید جدی گرفته شود.
قرآن کریم در داستانی زیبا وقتی از قصه ی حضرت مریم علیه السلام سخن می گوید این حالت اضطراب را به بهترین شکل بیان می کند
امام علی (ع) می فرماید: «لا یَستَحَیِنَّ اَحَدُ [مِنکُم] اِذا سُئِل عَمّا لا یَعلَمُ اَن یَقُولَ : لا اَعلَمُ ؛کسی از [شمایان] شرم مدارد که چون از چیزی که نمی داند پرسیده شود ، بگوید نمی دانم»
ج : حیا در رفتار
نوع دیگر شرم و حیا حیایی است که در رفتار فرد تجلی می کند. رفتار آدمی باید به گونه ای باشد که سراسر بر اساس شرم و حیا باشد و این ارزشی است که قرآن با صراحت از آن یاد می کند .
در داستان دختران حضرت شعیب وقتی می خواهند که حضرت موسی (ع) را به طرف خانه پدر راهنمایی کنند، با شرم و آزرم راه می روند .( قصص / 24)
البته حیا در موارد زیر در دین به طور کلی مذموم است؛ و نباید به بهانه حیا از انجام مواردی چون: حیا در بیان حق:(در بیان سخن حق نباید شرم وجود داشته باشد. یکی از علل ترک شدن امر به معروف و نهی از منکر حیا کردن بی جاست .امام علی (ع) می فرماید : «مَن استَحیا مِنَ القَولِ الحَقِّ فَهُوَاَحمَقُ ؛ هر که از بیان کلام حق حیا کند کم اندیش است .» (نهج البلاغه / حکمت 25)
و یا حیا در بیان احکام شریعت:(احکام شریعت گاهی به مواردی مربوط می شود که انسان از گفتن و یا سؤال کردن درباره ی آن شرم دارد. این نوع شرم موجب می شود که احکام خدا اجرا نگردد.
و نیز حیا در آموختن علم:(بسیاری افراد از گفتن کلمه « نمی دانم » خجالت می کشند . نکته ی مهم آن است که در مقام علم آموزی شرم و حیا معنا پیدا نمی کند . چنانچه امام علی (ع) می فرماید: «لا یَستَحَیِنَّ اَحَدُ [مِنکُم] اِذا سُئِل عَمّا لا یَعلَمُ اَن یَقُولَ : لا اَعلَمُ ؛کسی از [شمایان] شرم مدارد که چون از چیزی که نمی داند پرسیده شود ، بگوید نمی دانم . »( نهج البلاغه / حکمت 53)
و همچنین حیا در مقام عذرخواهی:(به هنگام عذرخواهی نباید خجالت کشید، اگر فعل نامناسبی از فردی سربزند نباید از عذرخواهی کردن احساس شرمندگی کند. اگرچه عذرخواهی بسیار سخت است، آنسان باید بداند که نه تنها با عذرخواهی خوار نمی شود بلکه باعث بزرگی او خواهد شد. پس با توجه به ابعاد گسترده ی حیا ، آن را شناخته و در مواقع صحیح از آن بهره ببریم. )
بیان آخر: رابطه دین و حیا از دو جهت قابل بررسی اول پیش شرط بودن حیا برای ایمان و دین و دوم نقش حیا در تقویت دین
در نقش اول آیات و روایات بسیار در این باب وجود دارد که بعضی از انها بیان شد.
عدم وجود حیا بدون شک سبب عدم اهتمام کلی به دین می شود، چرا که بسیاری از واجبات دین به حیا وابسته است که در تقسیم بندی ما به حیا از خدا و خود اشاره شد.
و نقش دومی هم برای حیا در دین باید بررسی شود و آن نقش تقویت کنند حیا در در ایمان است.
حیا موضوعی کمی و قابل انجام در حد رفع تکلیف نیست از سمتی با آثار اجتماعی و فرهنگی گسترده ای که می تواند داشته باشد بدون شک در بخش ساختار بیرونی جامعه اسلامی هم نقش دارد.
جامعه مبتی بر بی حیایی را می تواند جامعه بی ایمان خواند چرا که این ایمان فردی است که ایمان جمعی را می سازد.
در هم تنیدن ایمان و حیا تا به حدی است که از یک سو نمی توان ان را محدود به چند واجب و چند فعل بیرونی کرد و از سوی دیگر حتی این دو را به صورت دو کل واحد هم نمی تواند تصور کرد.
تعریف حیا به عنوان پیش شرط ایمان هرچند تعبیر درستی است اما محمدود کردن حیا به صرف پیش شرط قطعا ظلم بزرگی به حقیق حیا است.
حیا جنسی از پیش شرط برای ایمان است که بایستی همراه ایمان باشد و همان طور که سبب تقویت ایمان می شود به واسطه ایمان خودش نیز تقویت شود.
از سوی دیگر حیا جنسی از نماد بیرونی ایمان است و به باین بهتر حیا داشتند یکی از نشانه بیرونی مومنین است.
پس نه اینکه به طور قطعا کسی که حیا ندارد ایمان ندارد که به پیش شرط بودن ایمان اشاره دارد با یستی در تبیین نقش ایمان به دو بعد تقویتی و تکمیلی حیا برای ایمان و بعکس و نیز وجود حیا در رفتار مومن به عنوان نماد خارجی در فرد و جامعه هم اشاره کرد.