شعار و حتی نام ستاد دکتر جلیلی حیات طیبه بود که بنا داشت این نام که برگرفته از فرمایشات مقام معظم رهبری هست را در صورت انتخاب شدن در فضای جامعه فراگیر کند اما با توجه به شرایط و نظر محترم ملت این اتفاق نیفتاد.
جدا از اینکه علت این عدم اقبال عمومی چیست - و چرا این قدر دیر این ستاد و شخص دکتر جلیلی برای انتخابات اقدام به معرفی خود و تفکراتشان کردن- بحث حال که انتخابات را به عنوان یک حماسه واقعی سیاسی مردم پشت سر گذاشتند امکان حرکت این جریان فکری در آحاد جامعه هست؟
چه نیاز ها و راهکارهایی برای این حیات طیبه احتیاج است؟
آیا با برنامه ریزی صحیح می شود این 4میلیون رای نیروی گفتمانی را مرجعی برای 10 نفر کرد تا در دوره های بعد منتظر یک حرکت گفتمانی به صورت جامع در سطح کشور کرد؟
بحثی که به صورت جدی در جریان سازی برای حرکت های اجتماعی مورد نیاز است این است که چه گونه این 4میلیون رای را اولا به هم متصل کنیم و ثانیا خوراک دهی کنیم
در مرحله بعدی چه طور این نیروها را مولد شوند و بعد در زمان مناسب و شیوه مناسب فعال کنیم.
به صورت کلی حرکت هایی از جنس 3تیر یا 9 دی حرکت هایی هستند که بایستی مبدا جریانی باشند که در زمان های حساس با توجه به اشتراکات فعال شوند اما متاسفانه حرکت 3تیر که به صورت کلی و 9دی هم تا حدودی از این قابلیت استفاده نشد.
لازم است جریان هدایت کنند گفتمان ناب با برنامه ریزی و مشخص کردن ستاد های بالا دستی در شهرستان ها و تشکیل سرشاخه ها و راه اندازی پاتوق های شهر به شهر به صورت هفتگی با محوریت مساجد و هیئت ها فضا به صورتی حرکت دهد که 9 دی امسال شروع مرحله اول چهارگانه فوق الذکر باشد.
البته قبل از همه اینها بایستی سر شاخه های مورد اعتماد و قاطع و خوش فکر و کاریزما و از همه اینها مهمتر مومن و مخلص جذب و پرورش داده شود.
سر شاخه هایی که بتوانند در موقعیت سرنوشت ساز در مقابل بحران ها و شایعات به ایستند و با توان استدلالی بالا حرکت کنند.
اما مراحل چهارگانه بالا و پیش نیاز های آن به صورت مختصر:
قبل از هر چیز: خدا خدا خدا
پیش نیاز اول: سر شاخه های مومن، مخلص ، خوش فکر و کاریزما
پیش نیاز دوم: ساختار مشخص و تعیین پاتوق های شهر به شهر و هفتگی
مرحله اول: اتصال شبکه در زمان مناسب(مثل 9 دی یک تجمع بزرگ در شهر های سراسر کشور بصورتی که این تجمع محدود در یک مسجد یا حسینه نباشد-نیاز مند ایده پردازی-)
مرحل دوم: خوراک دهی و تامین خوراک - حداقل برای 3 تا 8 سال این خوراک با یستی با توجه به سن ، نگرش مخاطب باشد نه با توجه به توانایی و امکانات ما-
مرحله سوم: تبدیل این نیروها به نیرو مولد؛ تفاوت نیروی عادی با نیرو مولد در سه چیز است:-توان استدلال و جذب - توان پاسخ گویی و جلوگیری از دفع -روح امید و فکر خلاق
مرحله چهارم:فعال سازی نهایی و آزاد کردن توان حقیقی در زمان های صحیح و شیوه درست: مثلا در جریان انتخابات 92 - از نظر نویسنده- یکی از اصلی ترین مشکلات جریان گفتمان کمبود زمان و عدم برنامه ریزی حداقل 1 تا 2 سال برای معرفی دقیق گفتمان ناب به مردم بود
حرف آخر تاکید زیادی لازم نیست که شما خوانده محترم به این نکته توجه کنید که یکی از اصلی ترین معیار های ابتدایی حیات طیبه اصل بصیرت افزایی است نه رای افزایی، برای همین هم این جریان انتخابات را یکی از زمان های مهم می داند نه تنها زمان مهم پس بایستی در خوراک دهی و مرحله چهارم با این اصل تصمیم گیری شود
استفاده از رسانه های مجازی، مستند سازی، ادبیات و هنر شاید اصولی هستند که بایستی از همین حالا برای آن سیستم و راهکار اجرایی تعیین کرد.
حال بایستی قدم به قدم مسیر را مشخص کرد که در یادداشت های بعدی انشاالله سعی به این امر است
