از روزی که حضرت آدم دارای دو پسر شد، مسیر هابیلیان و قابیلیان علم شروع شد، وقتی موسی پیامبر شد، وان هم معجزه به بنی اسرائیل نشان داد، بعضی فتنه کردند و بعضی دیگر منحرف شدن، وقتی مسیح آمد و مردگان را زنده کرد بازهم این پول و قدرت بود که بنای فتنه و انحراف به عنوان دو بازوی یک پیکر برای نابودی حق نمایان شد، البته نه فتنه و نه انحراف در زمان خودشان نمایان نیستند و با ظاهری نفاق گونه سعی در مخفی کردن خود در مخلصین دارند.
وحتی وقتی پیامبر اسلام، دینش کامل ترین بود و خدا وعده جهانی شدن آن را داد با زهم این دو بازو به ظاهر جدا از هم شروع به کار کردندو به مقابله با حق برخواستند و نگذاشتند حق به حق دار برسد.
انقلاب ما هم همین گونه بود، در طول این سی و چند سال شاید سالی نبوده که درآن این دو بازوی جبهه باطل جدا از هم وگاها با هم به جنگ انقلاب نیایند، از بنی صدر ، کشمیری بگیر تا همین خاتمی، موسوی وکروبی وحالا هم کسان دیگر.
البته گاهی این بازو ها مشوق مستقیم خارجی داشته و گاه با مخفی کاری ارباب های خارجی خود را نشان نداداند.
نگاه کنید در همین سالها که گفتمان انقلاب دوباره باز نشر شده بازهم از انحراف و فتنه در امان نبودیم، فتنه و انحرافی که از همان ابتدا بوجود آمد و فتنه اش که خودش در سال 88 و انحرافش در بهار امسال خودش را نشان داد.
فتنه ای که بحمد خدا ملت ایران توانست با سر بلندی از آن بگذرد، و عمارهای زمان نگذاشتند این بار فتنه کار گر شود و البته مثل همیشه تاریخ عده ای خواص بصیرت نداشتن و یا انقدر تجمل گرا شدن و شکمهایشان از حرام پرشد که توان عمار بود را نمی توانستند داشته باشند
اما این مسیر تمام نشده، تا زمانی که حق است، این دو بازوی پیکر باطل هستند، یک روز به بهانه انتخابات، یک روز به بهانه ارز ، و یک روز.... این دو در هر پچی به سراغ جبهه حق می آیند که شاید بتوانند آن را از مسیر خودش بیرون کنند و همان کنند که با جریان های حق سراسر تاریخ کردند، غافل از اینکه ملت ایران اگر کوچکترین خطری احساس کند، کمترین کارش نه دی است...