این شعر برای نایب امام زمان گفتم ...
تبسمت که ببارد، بهار نزدیک است
"قمر" زمین بگذارید، که یار نزدیک است
من آن رسیده به باغت اگر که خسته شدم
به وقت دیدن رویت قرار نزدیک است
چه خوش به جای جهان گر قرار جان گیرم
شراب و باده بیارید، نگار نزدیک است
اگر که دور شوی از من سر و پا مست
فغان کنم به دو دنیا، اضطرار نزدیک است
خبر که، قمری و بلبل آمدن به مهمانی
چه حاجی به نوشتن هزار نزدیک است