هر جامعه که در گذر از سنت به مدرن است یکی از موضوعاتی که همیشه با آن دست و پنجه نرم می کند تغییر جایگاه زن در جامعه و خانواده است، بدین معنی که زن در جامعه سنتی به جامعه مدرن بیشترین تغییر را می کند در مقایسه با دیگر اجزاء هر جامعه.
اینکه نقش جدید زن در جامعه رو به مدرن چیست و اینکه تعامل زن با نقش قدیمش چه می شود و اینکه نقش قدیم زن را چه کسی حالا به عهد می گیرد موضوعاتی است که باید به آنها اندیشه کرد.
می توان زن را در ورودش به نقش کارمندی و کارگری آزاد گذاشت و نقش سنتی زن را از بین برد در بیان بهتر دیگر هر دو مساوی دید و هیچ شرایطی بنا به روحیات و ملزومات جنسیتی برای زن متصور نبود و پرسش کرد که اصلاً نقش سنتی زن چرا باید برای او باشد؟
این نگاه دو نوع سود را دارد اول برای سرمایه و صنعت و دوم برای مرد
در سود اول نیروی کار زن در تمام جهان ارزان تر است و به بیان بهتر اگر تا به حال به تعداد مرد های یک جامعه نیرو کار وجود داشته با ورود زن به بازار کار عرضه نیرو کار دوبرابر می شود و در نتیجه قیمت نیرو کار پلیین می ایدبا پایین امدن قیمت نیرو کار سود به جیب صنعت می رود.
در سود دو تا قبل از ورود زن به بازار کار تنها تعمین کنند هزینه های خانوار مرد است با وورد درآمد زن هم در معیار های انتخاب همسر در آمدش مطرح می شود و هم در آمدش می تواند حجم کار مرد را کم کند
به باین بهتر اشتغال زن به شکل صنعتی و شغل به هر قیمتی ثمره ای است برای جیب مردان صنعت و مردان خانواده.
شاید سودی که برای زن بشود تصور کرد این است زنی که درآمد دارد آزادی بیشتری دارد چون اختیار هزینه کرد در زندگی را بدست می گیرد.
در پاسخ به این موضوع اول باید آن را تا حدی پذیرفت اما به این توجه کرد اما به این هم اندیشه کرد که زنی که تا دیروز تمام وقتش در اختیار خودش بوده از روز که شاغل می شود متعهد است حداقل 8 ساعت از زمان مفید روزش را به اشغال اختصاص دهد که با زمان روفت و بر گشت و خستگی بعدش که یک حساب سر انگشتی بکنیم می شود از حدود هفت صبح که باید حرکت کند و از هشت صبح سرکار باشد تا چهار یا پنج بعد از ظهر که کارش تمام می شود و پنج یاشش که می رسد منزل، با این تصور زمان مفید زندگی و به بیان بهتر آزادی استفاده او می شود ساعت شش بعداز ظهر تا شب که البته حستگی صبح تا شب را هم دارد، حال به ماند که این زمان وقتی است که باید برای فرزندانش هم بگذارد...
آنچه در عمل اتفاق می افتد اسیر شدن زن بیشتر و بیشتر در قفسه آهنینی کار و اشتغال و غفلتش از خانواده، خانواده ای که فرزندانش به جای آغوش خانواده از 2 یا 3 سالگی در مهد کودک به سر می برند و همسرش که فقط خستگی همسرش و حقوق سر ماه او را می بیند...
اکثریت خانم هایی که میشناسم(کسانی که فعال های فرهنگی بسایر خوبی در زمان تجرد بودن) بعد از متاهل شدن حتی اجازه خروج از منزل ندارن..باید پذیرفت که الان محیط جامعه به سمتی رفته که حتی مسئولیت های مهم بعضا به خانم ها واگذار میشه(درست یا غلط)..پس بهتر قشر خانم های مذهبی و متهد به نظام و انقلاب و ولایت فقیه در جایگاه گرفتن این مسئولیت ها باشند نه کسانی که حتی به مبانی اسلام هم اعتقادی ندارند.